خصوصیات گیاه سویا:
این گیاه در فارسی با نامهای متفاوتی از جمله، سوژا، لوبیا روغنی، لوبیا چینی، نخود فرنگی چینی ولوبیا منچوری نامیده شده است . در زبان انگلیسی به soybean مشهور است. سویا گیاهی است که در بهار بعنوان کشت اول و در تابستان بعنوان کشت دوم کاشته می شود . سویا دارای ریشه اصلی عمیقی بوده که می تواند تا 150 سانتی متری خاک نیز نفوذ نماید. در سویا علاوه بر ریشه اصلی، ریشه فرعی به صورت حجمی نیز وجود دارد که در صورت مساعد بودن شرایط و وجود باکتری های همزیست سویا ، ازت موجود در هوا را، در گره های ریشه سویا تثبیت می نماید . سویا گیاهی روزکوتاه است. رنگ گلهای آن متنوع می باشد. (از جمله سفید ، بنفش و صورتی ) گل آذین آن، خوشه ای و دانه ی آن کلیوی یا گرد می باشند. سویا در دمای 8 تا 10 درجه ی سانتی گراد جوانه می زند، سویا گیاهی است کاملاً خودگشن و میزان دگر گشنی در آن کمتر از5 درصد گزارش شده است . لذا می توان از بذور برداشت شده برای کشت سال های بعد استفاده کرد. گلدهی در سویا با روزهای کوتاه تحریک می شود . وزن هزار دانه در سویا بین 80 تا 450 گرم متغیر است. اما در ارقام زراعی متداول وزن هزار دانه، بین120 تا 230 گرم می باشد. دانه که بازده اقتصادی سویا ست حدود 47 درصد وزن اصلی گیاه را در زمان رسیدن تشکیل می دهد.
پيشينه توليد سويا در جهان
سويا يا سوژا حدود 40 گونه دارد كه به صورت بوتههاي در هم پيچيده ديده ميشوند و در منطقه آسيا استراليا پراكندهاند. درباره منشـأ سويا ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد. برخي اعتقاد دارند كه منشأ آن شمال شرقي چين است و برخي ديگر معتقدند كه شرق آفريقا و استراليا موطن اصلي اين گياه است. يك نظريه جديد استراليا را به عنوان مركز محتمل پراكندگي، براي تمام منطقه اقيانوس آرام، از جمله چين ميداند و اعتقاد دارد پرندگان مهاجر ناقل بذر آن بودهاند.
سويا از طريق چين در كشورهاي همسايه(كره و ژاپن)، جنوب شرقي آسيا و سرانجام در اطراف جهان پراكنده شد. اين دانهروغني به عنوان يك محصول بومي تا آغاز اين قرن كه آمريكا آن را به يك محصول تجارتي عمده تبديل كرد در انحصار آسيا باقي ماند. در نوشتههاي آمريكايي، در سال 1804 از سويا نام برده شده است كه ابتدا به صورت انحصاري به عنوان علوفه مصرف ميشد تا اينكه در سال 1915 نخستين روغن اين محصول از سويايي كه در خانه كاشت شده بود، گرفته شد. سويا در سال 1882 به برزيل راه يافت اما به طور تقريبي به مدت صد سال اهميتي نيافت. برزيل اكنون يكي از توليدكنندگان و صادركنندگان عمده سويا در جهان است. اروپاييان هم در قرن 17 با سويا به عنوان يك غذاي عجيب شرقي آشنا شدند و بذر آن كه توسط مبلغان مذهبي از چين فرستاده شده بود در باغ نباتات پاريس در سال 1704 كاشت شد. سويا در سال 1790 به انگلستان راه يافت و در باغهاي نباتي سلطنتي كاشته شد. در حال حاضر آمريكا بيشترين ميزان انواع سويا را در اختيار دارد كه هر چند از حيث ظاهر شباهتي به هم ندارند اما از نظر ژنتيكي مشابه هستند. همچنين آمريكا بزرگترين صادركننده سويا در دنياست و همراه با چين و برزيل بيش از 90 درصد نياز جهان را تأمين ميكنند. سويا در آسيا قرنها يك غذاي اساسي بوده است و بيشترين مصرف خانگي را دارد. اين ماده غذايي به طور عمده از نظر تجاري به عنوان غذاي دام و انسان مصرف و براي روغنكشي كشت ميشود. در حال حاضر اين دانه روغني از نظر مجموع توليد و تجارت بينالمللي مهمترين دانه بقولات است.
سويا از طريق چين در كشورهاي همسايه(كره و ژاپن)، جنوب شرقي آسيا و سرانجام در اطراف جهان پراكنده شد. اين دانهروغني به عنوان يك محصول بومي تا آغاز اين قرن كه آمريكا آن را به يك محصول تجارتي عمده تبديل كرد در انحصار آسيا باقي ماند. در نوشتههاي آمريكايي، در سال 1804 از سويا نام برده شده است كه ابتدا به صورت انحصاري به عنوان علوفه مصرف ميشد تا اينكه در سال 1915 نخستين روغن اين محصول از سويايي كه در خانه كاشت شده بود، گرفته شد. سويا در سال 1882 به برزيل راه يافت اما به طور تقريبي به مدت صد سال اهميتي نيافت. برزيل اكنون يكي از توليدكنندگان و صادركنندگان عمده سويا در جهان است. اروپاييان هم در قرن 17 با سويا به عنوان يك غذاي عجيب شرقي آشنا شدند و بذر آن كه توسط مبلغان مذهبي از چين فرستاده شده بود در باغ نباتات پاريس در سال 1704 كاشت شد. سويا در سال 1790 به انگلستان راه يافت و در باغهاي نباتي سلطنتي كاشته شد. در حال حاضر آمريكا بيشترين ميزان انواع سويا را در اختيار دارد كه هر چند از حيث ظاهر شباهتي به هم ندارند اما از نظر ژنتيكي مشابه هستند. همچنين آمريكا بزرگترين صادركننده سويا در دنياست و همراه با چين و برزيل بيش از 90 درصد نياز جهان را تأمين ميكنند. سويا در آسيا قرنها يك غذاي اساسي بوده است و بيشترين مصرف خانگي را دارد. اين ماده غذايي به طور عمده از نظر تجاري به عنوان غذاي دام و انسان مصرف و براي روغنكشي كشت ميشود. در حال حاضر اين دانه روغني از نظر مجموع توليد و تجارت بينالمللي مهمترين دانه بقولات است.
سابقه كشت سويا در ايران
در خصوص زراعت اين گياه در زمانهاي گذشته اطلاع دقيقي در دست نيست. در گذشته اقدامهايي براي رواج سويا در ايران انجام شده كه تمام اين اقدامها به دليل عادت نداشتن مردم به مصرف آن و در نتيجه نبودن بازار فروش، بينتيجه مانده است. در سالهاي 1310 و 1316، انواعي از سويا از چين و هندوچين به وسيله رييس دانشكده كشاورزي وقت كرج به ايران آورده شد و مورد آزمايش قرار گرفت. همچنين طي سالهاي 1318 و 1319 انواع مختلفي سويا از آلمان وارد كشور شد و در بنگاهاصلاح نباتات كرج مورد آزمايش قرار گرفت. تمام اين آزمايشها حاكي از عملكرد خوب توليد بود اما به دليل فقدان بازار، رواج و رونقي پيدا نكرد. در سال 1341، گروه صنعتي بهشهر مقداري بذر سويا را از ژاپن وارد كرد و پس از عقد قرارداد با زارعان براي بالا بردن سطح زيركشت و توسعه آن تلاش كرد. زراعت سويا به عنوان دانه روغني از حدود سال 1342 با وارد كردن بذر آن به ايران در مناطقي مانند مازندران آغاز و متعاقب آن كشت سويا توسط شركت سهاميدانههاي روغني در برخي ديگر از نقاط كشور معمول ميشود. كشت سويا هم در زراعت بهاره و هم در زراعت تابستانه صورت ميشود كه كشت دوم آن در ايران بعد از محصولاتي چون گندم، جو، سيبزميني، كاهو و باقلا انجام ميشود و بدين لحاظ نياز به اختصاص زميني خاص براي كشت ندارد. مهمترين مناطق كشت سويا در كشور استانهاي مازندران، گلستان، لرستان، آذربايجان شرقي و دشت مغان است. اين گياه چون از خانواده بقولات است ميتوان آن را به عنوان منبع ازت به منظور تقويت خاك براي كشت بعدي استفاده كرد. همچنين به دليل مصارف متنوع دانه سويا افزايش توليد آن ضروري به نظر ميرسد. البته دانه سويا به طور متوسط حاوي 18 درصد روغن و 44 درصد پروتيين است كه ميتواند مهمترين ماده اوليه صنايع روغنكشي و توليد فرآوردههاي پروتييني و خوراك دام باشد. توليد سويا در سال 1357 به اوج خود طي سالهاي 1355 تا 1365 ميرسد كه اين افزايش ناشي از گسترش سطح زيركشت بدون توجه به افزايش بازدهي در سطح بوده است. در سالهاي بعد به رغم وجود تضمين مؤثر براي كشت، ميزان برداشت سويا به طور شديد كاهش يافت به گونهاي كه در سالهاي 1363 و 1364 توليد به نصف ميزان برداشت شده در سال 1357 ميرسد. پايين بودن عملكرد در هكتار (به طور متوسط 7/1 تن در هكتار) در مقايسه با متوسط سطح جهاني (2 تن در هكتار) از ديگر عوامل كاهش درآمد حاصل از كشت سويا در ايران است. البته با توجه به اهميتي كه در سالهاي اخير به دانههاي روغني داده شده، وضعيت سويا در ايران نيز از لحاظ كشت و تحقيقات در زمينه كشت آن، رو به توسعه بوده است، به طوري كه در سال 1371 در اراضي مستعد مازندران 41920 هكتار زيركشت دانههاي روغني رفت كه از اين مقدار 36924 هكتار آن مخصوص كشت سويا و ميزان محصول آن 117 هزار تن بود كه نشان دهنده افزايش قابل توجه نسبت به سالهاي قبل به خصوص در عملكرد است.
اهميت غذايي و صنعتي سويا
سويا مهمترين گياه خانواده بقولات در توسعه تمدنهاي چين، كره و ژاپن بوده است. در ابتدا سويا براي توليد روغن كشت شد. از گياه سويا ميتوان به عنوان مرتع، علوفه خشك، كود سبز يا علوفه تازه استفاده كرد. دانههاي سويا ارزش غذايي زيادي دارند و در صنايع غذايي زيادي از آن استفاده ميشود. از بخشهاي مختلف دانه، از روغن آن در ساخت محصول صنعتي بهرهبرداري ميشود كه كنجاله سويا نيز در تغذيه دامها مورد استفاده قرار ميگيرد. بعضي از مهمترين موارد مصرف سويا در جدول شماره يك آمده است.
مصارف و اقتصاد فرآوردههاي سويا
مسأله اقتصاد صنعت سويا بسيار پيچيده است اما در مجموع سه بازار عمده براي دانه، روغن و كنجاله وجود دارد. روغن سويا يكي از اجزاي اصلي بازار روغن خوراكي است و براي خوراك انسان به شكلهاي مختلف بهخصوص مارگارين و روغن جامد فراوري ميشود كه از اين نظر با ساير روغنهاي نباتي رقابت ميكند. كنجاله سويا به عنوان يك منبع پروتييني براي اختلاط با ساير خوراكهاي دام و مرغ هم مورد تقاضاست.
سويا براي خوراك انسان به موارد متفاوت ديگري تبديل ميشود كه البته مقدار آنها ناچيز است و تأثير چنداني بر قيمت سويا ندارد، قيمت سويا در منطقه و جهان در مجموع تحت تأثير تقاضا براي روغن و كنجاله است. كنجاله سويا در تغذيه مرغ و دام به عنوان پروتيين مصرف ميشود. ميانگين توليد كنجاله در حدود 79 درصد كل توليد دانه سويا بوده كه مقدار پروتيين آن حدود 50 درصد است. كنجاله سويا به عنوان يك منبع پروتييني مانند كنجاله پنبهدانه، آشغال گوشت، پودر ماهي و گلوتن حدود 10 درصد نياز حيوان به پروتيين را تأمين ميكند. روغن سويا يك روغن خوراكي است كه پس از تصفيه، در توليد فرآوردههاي گوناگون براي تغذيه انسان مصرف ميشود. دانه سويا حاوي 18 درصد روغن بوده كه مصارف اصلي در شكل روغن مايع براي آشپزي، سالاد، مارگارين و روغن جامد است. مقدار كمي نيز در تهيه بعضي از رنگها، روغن جلا و رزين مصرف ميشود.
سويا براي خوراك انسان به موارد متفاوت ديگري تبديل ميشود كه البته مقدار آنها ناچيز است و تأثير چنداني بر قيمت سويا ندارد، قيمت سويا در منطقه و جهان در مجموع تحت تأثير تقاضا براي روغن و كنجاله است. كنجاله سويا در تغذيه مرغ و دام به عنوان پروتيين مصرف ميشود. ميانگين توليد كنجاله در حدود 79 درصد كل توليد دانه سويا بوده كه مقدار پروتيين آن حدود 50 درصد است. كنجاله سويا به عنوان يك منبع پروتييني مانند كنجاله پنبهدانه، آشغال گوشت، پودر ماهي و گلوتن حدود 10 درصد نياز حيوان به پروتيين را تأمين ميكند. روغن سويا يك روغن خوراكي است كه پس از تصفيه، در توليد فرآوردههاي گوناگون براي تغذيه انسان مصرف ميشود. دانه سويا حاوي 18 درصد روغن بوده كه مصارف اصلي در شكل روغن مايع براي آشپزي، سالاد، مارگارين و روغن جامد است. مقدار كمي نيز در تهيه بعضي از رنگها، روغن جلا و رزين مصرف ميشود.
سويا به عنوان يك منبع توليد روغن با ساير گياهان روغني مانند خرما، آفتابگردان، بادام زميني، پنبه دانه، كلزا، نارگيل و زيتون در رقابت است. قيمت روغن سويا بيش از قيمت كنجاله يا دانه سويا متغير بوده و متأثر از ميزان ذخيره و موجودي سوياست. مصرف فرآوردههاي سويا يعني كنجاله و روغن تابع يكديگر نبوده و قيمت آنها در بازار به طور مستقل تغيير ميكند و تحت تأثير وضعيت توليد از نظر روغن يا پروتيين سوياست. مصارف ديگر سويا به خصوص در امر تغذيه از اهميت كمي برخوردار بوده و اثر ناچيزي بر قيمت سويا دارند.
تحولات سطح زيركشت سويا در جهان
سطح زيركشت سوياي جهان در سال 2006 حدود 79410495 هكتار بوده است. به طور كلي ميزان سطح زيركشت اين محصول از سال 1991 به بعد افزايش داشته است. در سال گذشته ميلادي، آسيا 5/23 درصد، آمريكاي شمالي 3/42 درصد، آمريكاي جنوبي 31 درصد، اروپا 8/1 درصد، آفريقا 2/1 درصد و اقيانوسيه كمتر از 1/0 درصد از سطح زيركشت جهاني را به خود اختصاص دادهاند. از ميان كشورهاي عمده توليدكننده سويا، آمريكا مقام اول را داراست و پس از آن برزيل، چين، آرژانتين و هند در رتبههاي بعدي قرار ميگيرند.
تغييرات توليد در كشورهاي عمده توليدكننده
كل توليد جهاني سويا در سال 2006 حدود 179917302 تن بوده است. با وجود افزايش سطح زيركشت در سال 2006 نسبت به سال قبل آن، به دليل كاهش نسبي متوسط عملكرد در سال يادشده، توليد جهاني به ميزان 17/3 ميليون تن افزايش يافته است. براساس آمارها، توليد جهاني سويا در سالهاي پاياني دهه 90 نسبت به ابتداي آن حدود 8/42 درصد افزايش يافته و پيشبيني ميشود كه توليد و تجارت سويا در سال آينده به 180 ميليون تن برسد. از كل توليد جهاني سويا در سال 2005، حدود 7/48 درصد در آمريكاي شمالي، 4/34 درصد در آمريكاي جنوبي، 6/14 درصد در آسيا، 7/1 درصد در اروپا، 6/0 درصد در آفريقا و كمتر از 1/0 درصد در اقيانوسيه توليد شده است. در مقايسه عمدهترين كشورهاي توليدكننده سويا نيز در سال 2005 آمريكا با توليد بيش از 4/73 ميليون تن مقام اول را داشته است و پس از آن كشورهاي برزيل، آرژانتين و چين در ردههاي بعدي قرار دارند (جدول شماره3.)
بررسي روند عملكرد سويا در جهان
در سال 2006 متوسط عملكرد جهاني سويا برابر 2260 كيلوگرم در هكتار بوده است كه نسبت به سال قبل كمي كاهش نشان ميدهد. با وجود اين، در سال 1990 متوسط عملكرد جهاني 1898 كيلوگرم بوده كه در پايان دهه 90 اين مقدار حدود 5/13 درصد رشد داشته است. عملكرد، شاخص كارآيي بخش كشاورزي در توليد سويا بوده و از اين لحاظ ميزان آن در كشور ها و مناطق مختلف متفاوت است. مقايسه مناطق و قارههاي مختلف نشان ميدهد كه آمريكاي شمالي داراي بيشترين ميزان متوسط عملكرد است و پس از آن به ترتيب آمريكاي جنوبي، اقيانوسيه، اروپا، آسيا و آفريقا قرار دارند .
سطح زيركشت سويا در ايران
در سال زراعي 1385 سطح زيركشت سويا در ايران حدود 74461 هكتار بوده است. از نظر پراكنش جغرافيايي اين محصول، بيش از 90 درصد از اراضي زيركشت سويا در استانهاي مازندران و گلستان قرار دارد. بنابراين وضعيت تناوب اراضي و به طور كلي الگوي كشت سالانه در اين دو استان نقش عمدهاي در تعيين ميزان سطح زيركشت سويا در سطح كشور دارد. براي مثال، افزايش 4/17 درصدي سطح زيركشت در بين سالهاي 1373 تا 1375 به طور عمده ناشي از افزايش قابل توجه آن در استان گلستان در اين سالها بوده است. در سال زراعي 1385 استانهاي مازندران 6/40 درصد، گلستان 51 درصد، لرستان 3/3 درصد و ساير استانها حدود 1/5 درصد از سطح زيركشت اين محصول را به خود اختصاص دادهاند.
تحولات توليد سويا در ايران
در سال زراعي 1385 ميزان توليد سويا در ايران حدود 141 هزار تن بوده است. ميزان توليد سالانه در سالهاي 1373 تا 1385 نشان ميدهد كه روند افزايش توليد متناسب با گسترش سطح زيركشت بوده است. در بين سالهاي 1372 تا 1374 توليد سويا دچار كاهش شده و سپس روندي افزايشي يافته است. به طوري كه پيش از اين ذكر كرديم يكي از دلايل اين امر، پراكنش جغرافيايي خاص كشت سويا در كشور است. تمركز كشت سويا در استانهاي مازندران و گلستان باعث ميشود تا منحني توليد كشور وابستگي زيادي به ميزان توليد در استانهاي يادشده داشته باشد. در فاصله سالهاي يادشده (1374-1372) به رغم افزايش نسبي توليد در ساير استانهاي كشور، كاهش توليد در استان گلستان و تا حدودي در مازندران باعث افت توليد كلي كشور شده است. در سال زراعي 1385 از كل توليد سوياي كشور در استان گلستان و مازندران 97 درصد و ساير استانها 3 درصد توليد شده است.
در سال زراعي 1385 ميزان توليد سويا در ايران حدود 141 هزار تن بوده است. ميزان توليد سالانه در سالهاي 1373 تا 1385 نشان ميدهد كه روند افزايش توليد متناسب با گسترش سطح زيركشت بوده است. در بين سالهاي 1372 تا 1374 توليد سويا دچار كاهش شده و سپس روندي افزايشي يافته است. به طوري كه پيش از اين ذكر كرديم يكي از دلايل اين امر، پراكنش جغرافيايي خاص كشت سويا در كشور است. تمركز كشت سويا در استانهاي مازندران و گلستان باعث ميشود تا منحني توليد كشور وابستگي زيادي به ميزان توليد در استانهاي يادشده داشته باشد. در فاصله سالهاي يادشده (1374-1372) به رغم افزايش نسبي توليد در ساير استانهاي كشور، كاهش توليد در استان گلستان و تا حدودي در مازندران باعث افت توليد كلي كشور شده است. در سال زراعي 1385 از كل توليد سوياي كشور در استان گلستان و مازندران 97 درصد و ساير استانها 3 درصد توليد شده است.
مقايسه عملكرد توليد سويا در ايران با كشورهاي عمده توليدكننده
متوسط عملكرد سويا در ايران براساس آخرين آمار (1385)حدود 1894 كيلوگرم در هكتار بوده كه نسبت به سال قبل (1384) افزايش يافته است. به طور كلي در بين سالهاي 1373 تا 1385 حدود 96 درصد افزايش در عملكرد توليد سويا مشاهده ميشود. ميان استانهاي كشور در سال زراعي 1385 عملكرد مهمترين استانهاي توليدكننده (مازندران، گلستان و لرستان) نسبت به ساير استانها كمتر بوده است. استانهاي مازندران و گلستان در فاصله سالهاي 1374 تا 1378 بيشترين ميزان عملكرد را داشتهاند در حالي كه ساير استانها بعد از سال 1378 روند افزايشي محسوسي را نشان دادهاند. به لحاظ متوسط عملكرد كشور نيز پس از سال 1379، افزايش 5/11 درصدي نسبت به سال ما قبل آن ديده ميشود.
وابستگي شديد كشور ما به منابع خارجي در تأمين روغننباتي موردنياز كه به حدود 90 درصد ميرسد، باعث شده كه سياست افزايش سطح زيركشت و افزايش توليد دانههاي روغني با محوريت دانه كلزا به عنوان يكي از سياستهاي اساسي و راهبردي موردنظر دولت قرار گيرد و با تنظيم و تدوين طرح جامع افزايش توليد منابع روغني در كشور، نسبت به اجراي طرحهاي ويژه در اين زمينه اقدام شود. از اين جهت با توجه به اينكه تا رسيدن به مرز خودكفايي زماني چندين ساله را نياز داريم، مجبور به تأمين كسري حدود 90 درصدي روغن از ديگر كشورها هستيم كه در اين رابطه با توجه به الزامهاي قانوني، تمهيداتي انديشيده شده كه به جاي واردات مستقيم كنجاله و روغن، نسبت به واردات دانه روغني اقدام شود؛ در اين رابطه سرمايهگذاريهاي بسيار مناسبي هم در زمينه صنايع روغنكشي با ظرفيت مطلوب در كشور ايجاد شده است. با توجه به اينكه كشور برزيل و آمريكاي جنوبي به عنوان يكي از منابع مهم تأمين دانههاي روغني و حتي روغن و كنجاله مورد توجه و طرف معامله ايران هستند، از اين رو، ميتواند به عنوان يكي از منابع قابل اتكا مورد توجه و بررسي قرار گيرد كه در همين رابطه محصول سويا، مورد مطالعه قرار گرفته است.
ارقام سویا :
مهمترین رقم غالب منطقه در دشت مغان ویلیامز است که جزو ارقام (متوسط رس ) و گروه رسیدگی 3 می باشد . در کنار این رقم، رقم زان نیز که از ارقام اصلاح شده خارجی و متعلق به گروه 3 زود رس می باشد نیز بخصوص در نواحی حاشیه ای رود ارس در سطح محدودی کشت می گردد . نکته حائز اهمیت در استفاده از رقم زان، محدودیت تاریخ کاشت آن در منطقه می باشد بطوریکه این رقم بایستی حداکثر تا پنجم تیر ماه باید در منطقه کاشته شود تا بتوان عملکرد قابل قبولی و حتی بالاتر از ویلیامز از آن انتظار داشت ، در غیر این صورت به دلیل درشتی دانه آن، کاشت پس از این تاریخ باعث پایین آمدن ویگور بذر شده و در نهایت سطح سبز و عملکرد نهایی را تحت تأثیر قرار می دهد. رقم بعدی که در دست معرفی در دشت مغان است، موسوم به 17.L است که در مقایسه با ارقام دیگربرتری خود را هم از نظر سازگاری، عملکرد و فاصله بیشتر اولین غلاف از سطح زمین از خود نشان داده است که بتدریج مراحل جایگزینی خود را در منطقه طی خواهد کرد.
نوع خاک:
نوع خاک دشت مغان عموماً لومی – رسی است. که جزو خاک های سنگین و نیمه سنگین محسوب می شوند . خاک مطلوب سویا کاری ، خاک های رسی شنی هوموس دار و دارای زهکش مناسب و با PH حدود 8-8/7 می باشد. سویا در گستره وسیعی از خاک ها در صورت وجود زهکش، قابل کشت است ولی خاک های شنی برای این گیاه مناسب نیست. در جمع خاک هایی با بافت متوسط، برای زراعت سویا ایده آل است.
آماده سازی زمین :
عملیات آماده سازی زمین، با توجه به نوع تصمیم کشاورز در مورد کاشت به روش کاشت، خشکه کاری و یا هیرم کاری متفاوت خواهد بود.
کاشت سویا :
1)خشکه کاری: پس از آماده سازی زمین، بصورت فا رو با فاصله خطوط60-50 سانتی متر با استفاده ازدستگاههای پنو ماتیک با صفحه های مخصوص سویا، عملیات کاشت انجام می گیرد. میزان مصرف بذر دراین روش 110-90 کیلوگرم بسته به نوع رقم می باشد . فاصله روی ردیف 8-3 سانتی متر وعمق کاشت 5 -3 سانتی متر می باشد ، سویا از نظر عملکرد به شدت نسبت به فاصله ردیف واکنش نشان می دهد. آبیاری در این روش بصورت نواری و هر 20-15 روز یکبار، با توجه به شرایط آب و هوایی منطقه صورت می گیرد و در مجموع بین 4-3 بار آبیاری انجام می گیرد. میزان آب مصرفی در روش بارانی در دشت مغان بین 5 تا 7 هزار متر مکعب می باشد.
2) هیرم کاری: در این روش که غالب کشاورزان محلی بخصوص در اطراف شهرستان بیله سوار و منطقه بابک از آن استفاده می کنند، با از بین بردن کاه وکلش پس ازبرداشت غلات، زمین را بلافاصله آبیاری می کنند و پس از گاورو شدن زمین، 150-120 کیلوگرم بذر با دستگاه ردیف کار مناسب کشت می شود و آبیاری تا زمان ظهور گل ها متوقف می شود، سپس در مرحله گل دهی آبیاری دوم انجام می گیرد و ابیاری سوم نیز در مرحله پر شدن دانه ها صورت می گیرد.
در مجموع با آب قبل از کاشت که به آب هیرم معروف است معمولاً سه بار آبیاری انجام می گیرد. در مواردی که هوا بسیار گرم باشد و یا زمین شیب دار باشد، ممکن است آبیاری چهارم نیز ضرورت پیدا کند.
تاریخ کاشت:
تاریخ کشت مناسب بسته به تاریخ برداشت غلات در منطقه با توجه به شرایط آب و هوایی، بین 10خرداد، تا 20تیر ماه می باشد. که در عمل تا پایان تیر ماه نیز عملیات کاشت در منطقه ادامه پیدا می کند . در حالت کلی جهت دستیابی به محصول قابل قبول در سویا لازم است یک دوره ی رشدی حداقل به مدت90تا 100 روز برای این گیاه در دشت مغان در نظر گرفته شود . اصولاً زمانی که دمای خاک به 10 سانتی گراد برسد، می توان اقدام به سویا کاری کرد.
گره های ریشه ای: قبل از کاشت، بذر سویا با باکتری ریزوبیوم ژاپونیکوم به همراه محلولی حاوی آب و شکر، مخلوط شده و مورد کاشت قرار می گیرد. (به میزان یک بسته باکتری برای 60کیلوگرم بذر ). هدف از این عمل، تسریع و کمک به فرآیند تشکیل گره های ریشه ای می باشد. گره های ریشه ای برآمدگی های کوچکی هستند که برروی ریشه سویا بوجود می آیند و این گره ها حاوی باکتری هایی هستند که ازت هوا را به شکل قابل استفاده برای گیاه تثبیت می کنند. تثبیت ازت همراه با رشد گیاه، افزایش می یابد و در مرحله شروع پر شدن دانه ها به حداکثر می رسد. در صورتی که غده ها رشد کنند، و شرایط خاک مناسب باشد، زراعت سویا می تواند در طول دوره ی رشد خود تا 280 کیلوگرم ازت در هکتار را تثبیت نماید. رنگ قسمت داخلی یک غده سالم صورتی یا قرمز است. اگر رنگ داخل غده، سفید قهوه ای یا سبز باشد، بیانگر آن است که تثبیت ازت صورت نمگیرد. PHخاک جهت رشد کامل گیاه وتشکیل گره های باید بین 8/6-6باشد. زیاد بودن ازت در خاک از رشد وفعالیت غده ها می کاهد.
همچنین کمبود فسفر هم از ارزش غده ها خواهد کاست. نکته مهم در زراعت سویا در دشت مغان، عدم تشکیل گره هاست که ضرورت استفاده از کود ازته را ایجاب می کند که البته یافتن دلیل قطعی این مسئله نیازمند بررسی های بیشتر می باشد اما دلایل احتمالی آن می توان به کیفیت باکتری ریزوبیوم ژاپونیکوم توزیع شده بین کشاورزان منطقه، PH نامناسب خاک، بافت خاک، کمبود یا فقدان هوموس در خاک وگرمی هوا یا خاک اشاره کرد. در مورد PH، می توان این توضیح را افزود که 74 در صد خاکها ی دشت مغان داری PH بین 8-8/7، ا در صد بین3/7-5/6 و 25 درصد بیشتر از 8 می باشند و از سوی دیگر PH مطلوب رشد باکتری ها جهت تشکیل گره ها، 8/6-6 می باشد. موضوع دیگری که به نظر می رسد از دلایل کمبود فعالیت باکتری ها در دشت مغان باشد، می توان به عادت نادرست سوزاندن کاه وکلش مزارع غلات در دشت مغان اشاره کرد که ضربات شدیدی به جمعیت میکروار گانیسم ها در خاک وارد می کند که توصیه می شود برای حذف کاه وکلش به جای سوزاندن 30-20 کیلوگرم کوداوره در هکتار یه کاه و کلش اضافه گردد وسپس اقدام به شخم عمیق شود. از احتمالات دیگر، شدت فعالیت مکانیزاسیون و کوبیدگی بافت خاک در اثر فعالیت ماشین آلات هنگام کاشت سایر محصولات در دشت مغان می باشد که باعث از بین رفتن خلل وفرج طبیعی خاک و کاهش شدید تهویه خاک وتاثیرات احتمالی این فرآیند بر فعالیت باکتری می باشد.
كود دهي:
به طور اصولی توصیه کودی بایستی بر اساس آزمون خاک انجام گیرد .ولی در روش عمومی در دشت مغان در مزارع سویا کاری ،قبل از کاشت میزان 200 کیلوگرم کود فسفره از منبع فسفات آمونیوم به زمین داده می شود .کود ازته نیز از منبع کود اوره ،به میزان 150 کیلوگرم در دو زمان مختلف شامل :50 کیلوگرم قبل کاشت به عنوان استارتر رشد و100 کیلوگرم پس از کاشت به صورت سرک مصرف می شود . روش کوددهی هم با توجه به نوع کاشت متفاوت است در روش خشکه کاری که عملیات کاشت به صورت ردیفی انجام می گیرد ،عملیات کود پاشی توسط کودکار ردیفی انجام می گیرد در مزارع بزرگ مانند کشت وصنعت ها که از آبیاری بارانی (سنتر پیوت)استفاده می شود ،کود از طریق تزریق در مخازن آب آبیاری موسوم به «کود آبیاری»انجام می گیرد .در مزراع هیرم کاری ،کود به صورت مخلوط با آب آبیاری به مزارع داده می شود . البته از نظر تئوریک ،گیاه سویا با توجه به اینکه از خانواده لگومینوز بوده وتوان تثبیت ازت هوا را دارد نیازی به کود دهی با کود ازته ندارد اما با توجه به شرایط خاکهای منطقه وعدم تشکیل گره های ریشه ای در سویا جهت دستیابی به عملکرد مطلوب وبالا مصرف کود ازته به صورت سرک ضروری به نظر میرسد.
کمبودها:
در بین عناصر ریز مغذی ،کمبود آهن وروی در خاکها ی منطقه مشاهده می شود . بطوری که بررسی ها ومطالعات انجام یافته بر روی نتایج خاکهای منطقه بیانگر آن است که حدود 72 درصد خاکهای منطقه از کمبود آهن(کمتراز4/5 ppm) حدود 69 در صد خاکهای منطقه از کمبود روی (کمتر از 7 ppm ) رنج می برند .ضمن اینکه 75در صد خاکهای منطقه از لحاظ میزان مس قابل جذب دارای وضعیت مناسب ومطلوب (بیش از 77/. ppm مس قابل جذب)وهمچنین از لحاظ منگنز 57 درصد خاکهای منطقه دارای وضیعت مطلوب و مناسب یعنی بیش از (4/6 ppm) منگنز قابل جذب می باشد . لذابه منظور جبران این ریز مغذی ها با توجه به نتایج آزمون خاک هر مزرعه می توان برای جبران کمبود آهن از منبع سولفات آهن ، برای جبران روی ازمنبع سولفات روی وبرای جبران کمبود مس از منبع سولفات مس (کات کبود) البته با احتیاط زیاد استفاده کرد برای جبران کمبود منگنز نیز می توان از منبع سولفات منگنز استفاده کرد .در حالت کلی به منظورجبران کمبود ما کرو المانها ومیکرو المانها می توان از کودهای مایع استاندارد استفاده کرد این کودها در بازار با نامهای تجاری متفاوت عرضه می شوند .بهترین مرحله استفاده از این کودها ،مرحله گلدهی می باشد ،اما تا مرحله پر شدن دانه هانیز می توان از این کودها استفاده کرد .میزان مصرف نیز با توجه به نوع هر کدام بین 4-1لیتر در هکتار با توجه به دستورالعمل مربوطه متغیر می باشد.
علف های هرز :
از مهمترین علف های هرز مزراع سویا در دشت مغان می توان به تاج ریزی یا انگورک ،تاج خروس، پیچک، سلمه تره،خرفه، گاوه پنبه وسور گوم اشاره کرد . روش مبارزه با علف های هرز نیز قبل از کاشت با سمپاشی با علفکش ترفلان به مقدار 5/2-2 لیتر در هکتار سونالان به میزان 4-3 لیتر در هکتار ویا لاسو به میزان 5-4 لیتر در هکتار انجام می پذیرد اما در مبارزه پس از کاشت می توان ازسه روش در این زمینه استفاده کرد.
الف) مکانیکی :در این روش پس از اینکه گیاه کاملاًمستقر گردید ومعمولا پس از آبیاری اول ویا دوم بسته به میزان وشدت علف های هرز ، قبل از اینکه بوته ها به حدی رشد کنند که ادوات نتوانند وارد مزرعه شوند می توان با کولتیواتور زنی ویا شمشیر زنی (وسیله جهت کنترل واز بین بردن علف های هرز در کشت های ردیفی)که دردشت مغان متداول است علف های هرز را کنترل کرد.
ب) در روش دستی :با استفاده از کارگران عمل حذف علفهای هرز در مزارع سویا صورت می گیرد .
ج) روش سمپاشی :با استفاده از علف کش بازاگران پس از 4برگی شدن سویا به میزان 3-2 لیتر در هکتار می توان در حهت کنترل علف های هرز اقدام نمود .نکته مهم این است که رشد رویشی فراوان وتراکم زیاد بوته در کنترل علفهای هرز بسیار موثر می باشد وهمچنین کلاٌعملیاتی که بذور علف های هرز را به عمق خاک می برند ،از درصد سبز شدن بذور علفهای هرز موجود در مزرعه ودر نتیجه از تجمع علف های هرز خواهد کاست.
آفات:
در دشت مغان آفات مهمی که بصورت گسترده کشت سویا را محدود ویا با مشکل های جدی مواجه کند وجود ندارد. اما در طول فصل زراعی مواردی از خسارت ناشی از خرگوش،پرنده کاکولی ،آگروتیس (کرم طوقه بر )ترپیس ,کنه هلیوتیس (کرم دانه خوار سویا )کرم برگ خوار (کارادرینا )مشاهد می شود . به طور کلی مبارزه با آفات سویا بخصوص در موقع گل کردن گیاه ضروری است .
1) آگروتیس: این آفت در مراحل اولیه رویش وجوانه زنی باعث خسارت می گردد. جهت کنترل آن از دو روش در منطقه استفاده می شود: در روش اول ،از طعمه پاشی استفاده می شود ،این عمل با مخلوطی از 100 کیلوگرم آرد یا سبوس گندم سه کیلوگرم سم سوین و14-12لیتر آب انجام می گیرد محصول حاصل که حالت خمیری شکل بخود گرفته ، در سطح مزرعه در اواخر روز وقبل از غروب آفتاب که جمعیت آگروتیس در سطح خاک در حال افزایش است انجام می گیرد . در روش دوم ،عمل سمپاشی با سم دور سبان به مقدار دو لیتر در هکتار انجام می گیرد (درشب)
2) تریپس: جزو آفات مکنده است. بوسلیه خرطوم باریکی که دارد شیره گیاه را می مکد. در هوای خشک وحمله شدید آفت برگ های خسارت دیده تا حدودی رنگ قهوه ای پیدا می کنند . غالبادر مرحله 8-7 برگی شروع به تغذیه از گیاه می نمایند ،خسارت اقتصادی بندرت پیش می آید . جهت کنترل سم متاسیتوکس به مقدار 5/1 لیتر درهکتار ویا سم پر یمور 5/0 کیلو در هکتار به کار می رود.
3) کنه دونقطه ای: مهمترین وزیان آورترین آفت سویا بخصوص در تابستان های گرم وخشک است که غالبا در پایان مرحله رویشی وآغاز مرحله زایشی شروع به خسارت زدن میکند ،این آفت به شدت تکثیر می شود برگهای آسیب دیده زرد وقهوه ای شده وقبل از موعد می ریزند . شدت خسارت این آفت موقعی که فاصله بین بوته ها کم وآبیاری کافی نباشد بیشتر است . ازسم اومایت به مقدار یک لیتر در هکتار ویا سم نوسیرون به مقدار یک لیتر در هکتار استفاده می شود .
4) کرم کپسول خوارسویا (هلیوتیس): که لارو این آفات از دانه های سویا در داخل غلاف تغذیه کرده وباعث کاهش عملکرد محصول می گردد. جهت مبارزه با آفات ،ازسم لا روین به مقدار 1 کیلودر هکتار استفاده می شود.
5) کارادرینا: یا کرم برگ خوار سویا به صورت لارو از برگهای سویا تغذیه نموده وباعث کاهش سطح سبز برگ می شود،جهت مبارزه با این آفات ،از سموم فسفره از قبیل سم نواکرون به مقدار دولیتر در هکتار وسم دور سبان به مقدار 5/2-2 لیتردر هکتار انجام می گیرد. نکته مهم در این زمینه مراعات فاصله کاشت وجهت باد در مزارع سویا ،نسبت به مزارع ذرت می باشد ،چرا که مزارع ذرت در دشت مغان ،به عنوان منبع مهم انتقال انواع آفات مکنده وجونده به مزارع سویا عمل میکنند.
بيماريهاي سويا:
در مناطق سویا کاری در دشت مغان ،بیماری گسترده ای که مانعی جدی بر سر کشت سویا باشد وجود ندارد. اما مواردی از بیماریهای زیر در برخی مزراع سویا در دشت مغان مشاهده می شود:
الف) پوسیدگی فیتوفترایی ساقه و ریشه (Phytophtora Sojae)
این بیماری خاکزاد عمدتاً در خاکهای رسی که زهکشی مطلوبی ندارند دیده می شوند . قارچ عامل بیماری بر روی بقایای گیاهان در خاک دوام پیدا می کند . بیماری با افزایش رطوبت خاک و بارندگی بروز می یابد . آلودگی وخسارت در تمام مراحل رشد می تواند حادث شود .علائم بیماری شامل کاهش بوته هابه دلیل پوسیدگی بذر یا مرگ بوته قبل از جوانه زنی است علائم به صورت پوسیدگی بذر، پژمردگی و مرگ گیاهچه و در گیاهان مسن تر علائم زردی، پژمردگی و در نهایت مرگ گیاه را در پی دارد . برگ های بوته های آلوده در بین رگبرگ ها زرد شده و بدنبال آن پژمردگی عمومی و مرگ گیاه حادث می شود در اراضی مناطق بیله سوار بدلیل نوع و روش آبیاری، مشکل زهکشی و عدم رعایت تناوب زراعی این بیماری بخصوص در کشت های دیر هنگام بیشتر مشاهده می گردد . جهت کنترل این بیماری بایستی ضمن تغییر روش آبیاری، از کشت سویا در اراضی با زهکش ضعیف و یا با سابقه این بیماری پرهیز کرد. کنترل شیمیایی نیز با استفاده از ترکیبات متالاکسیل که با اسامی تجاری ردومیل ( به میزان یک کیلوگرم در هکتار )، سابدو، آپرون، عرضه می شود صورت می گیرد.
ب) لکه آجری یا ارغوانی ( Cercospora cassiicola )
بصورت محدود دیده می شوند . دیرتر از آن ظاهر می شوند که خسارت اقتصادی ایجاد کنند. در ارقام دیررس یا ارقام حساس در سال هایی که بارندگی زیاد است یک بیماری بالقوه است. زخم های روی برگ بصورت قرمز یا قهوه ایی تا قطر 15 میلی متر دیده می شوند. آلودگی های شدید ممکن است باعث ریزش برگهای نارس شود . بیشتر ارقام رشد محدود و پرمحصول وسازگار به این بیماری متحمل هستند . جهت کنترل شیمیایی نیز می توان اندام های هوایی را با سم سیستمیک زینب به مقدار یک کیلو در هکتار، سمپاشی کرد.
ج) پوسیدگی زغالی (Macrophomina Phaseolina )
زمانی که بوته هادر تنش رطوبتی یا کمبود مواد غذایی فشردگی خاک ،نماتدها و سایر عوامل بیماری زا باشند، بیماری به شدید ترین شکل دیده می شود. علائم بیماری در هوای خشک وگرم ومعمولا پس از گلدهی ظاهر می شود واین بیماری در درجه اول یک بیماری طوقه است ولی می تواند در قسمت های هوایی نیز آلودگی کند. در بافت های آلوده ریشه اصلی وقسمت پایین ساقه نوعی تغییر رنگ متمایل به خاکستری گسترش می یابد. سرانجام بیماری گرداگرد ساقه را میگیرد وسبب پژمردگی ومرگ بوته می شود اسکلروتها به صورت پوششی از پودر زغال نمایان می شوند به همین دلیل پوسیدگی زغالی نامیده می شود. تاکنون رقم مقاوم ویا قارچ کشی برای کنترل بیماری شناخته نشده است نگهداری بوته ها به شکل سالم وقوی خسارت را کم می کند، لذا استفاده از کود وآب کافی و تراکم کم وتناوب طولانی وکنترل علفهای هرز عوامل موثری می باشند.
د)لکه های قهوه ای (Septoria glycines)
لکه های قهوه ای قرمز گوشه دار ظاهر می شود، سپس برگ زرد شده ومی افتد لکه به بالای بوته پیشرفت می کند. یک بیماری رایج در گیاهان جوان است، اگر هوای گرم ومرطوب مدتی ادامه یابد آلودگی وریزش برگها از قسمت پایین به بالای بوته پپیشرفت می کند. معمولا هوای گرم وخشک اواسط فصل باعث توقف توسعه بیماری می گردد ولی ممکن است بیماری مجدداًدر نزدیک دوره رسیدن فعال شود .توسعه بیماری می تواند سب کاهش شدید عملکرد شود. در صورت کشت مداوم وبدون مراعات تناوب، بیماری می تواند شدیدتر گسترش یابد . برگها به شدت آسیب دیده وزرد رنگ شده و می ریزند. ارقام بسیار مقاوم وجود ندارد؛ گرچه تفاوتهایی در ارقام دیده می شود مراعات تناوب زراعی وشخم عمیق کاه وکلش وکاشت بذر سالم از راههای کنترل می باشد.
و) موزاییک سویا
این بیماری بوسیله ویروس موازئیک سویا (smv) ایجاد می شود. این بیماری با کشت بذرهای آلوده وبوسیله حداقل 31 گونه شته گسترش می یابد علائم، بسته به رقم وسن گیاه، نژاد ویروس ودرجه حرارت متفاوت است. علائم در اب وهوای خنک 18 تا 24 درجه سانتیگراد بیشتر قابل مشاهد است .وقتی درجه حرارت از 30درجه بالاتر باشدممکن است علائم روی برگ ها دیده نشود برگهای جوانتر علائم شدید تری نشان می دهند برگ های آلوده پیچیده شده واز اندازه طبیعی باریک تر هستند وبرگچه های آلوده چروکیده شده و حاشیه آنها به سمت پایین می پیچد.گیاهان آلوده کوتاه شده وفاصله میان گره ها و دمبرگ ها کوتاه می شود غلاف های آلوده معمولا کوچکتر دانه های آلوده خال های سیاه یا قهوه ای داشته واز دانه های سالم کوچکترند جهت کنترل از کاشت بذر عاری از ویروس، کنترل شته ,و علف هرز وجدا نمودن سویا از سایر گیاهان لگو مینوز، می توان استفاده کرد.
توصیه های عمومی جهت کنترل بیمارهای سویا :
به منظور کنترل گسترش بیماریها در مزارع سویا می بایستی اقدامات زیر را انجام داد:
1- مراعات تناوب زراعی صحیح با غیر لگومینوزها
2- مبارزه با علفهای هرز وبقایای گیاهی سال قبل
3- استفاده از بذور سالم وترجیحاًگواهی شده
4- تقویت بافت خاک
5- حذف بوته های بیمار از مزرعه
6- سمپاشی به موقع
7- استفاده از ابزارآلات وماشین های کشاورزی تمیز وغیر آلوده
8- مراعات عمق کاشت مناسب
9- زهکشی مطلوب خاک
10- استفاده بهینه ومتعادل از کودهای ازته وپتاسه (عموما ،هرچه بافت گیاه تردتر باشد حساسیت به بیماری ها بیشتر وهرچه بافت خشبی تر مقاومت به بیماری بیشتر می باشد )
برداشت سویا
ریزش کامل برگها در زمان رسیدن گیاه نشان می دهد که محصول در مدت یک هفته ،آماده برداشت خواهد بود رطوبت دانه 5روزپس از ریزش تمام برگها به کمتر از 15درصد می رسد درمجموع پیشنهاد می شود ،محصول سویا در رطوبت 13 در صد برداشت گردد. درحالت کلی از برداشت در هوای بارانی جداً بایستی خوداری کرد. در دشت مغان، تاریخ برداشت معمولاًبا توجه به شرایط آب وهوای منطقه مابین 20 مهر تا اواسط آذر ماه می باشد روش برداشت در دشت مغان نیز بر دونوع است: در روش اول با استفاده از کمباین ،عمل برداشت سویا انجام میگرد ،در این روش زمان کوتاه و هزینه پایین است، اما مقداری از محصول در ساقه ی بوته ها بر روی زمین می ماند وبرداشت نمی گردد لذا افت محصول در این روش بیشتر از روش برداشت دستی است .در روش دوم که موسوم به روش دستی است، بوته ها بصورت دستی توسط کارگر با داس چیده شده وسپس با کمباین کوبیده می شوند. در این روش، افت محصول به حداقل می رسد، اما هزینه کارگری افزایش پیدا میکند، اما با توجه به استفاده از افراد خانواده در سطح منطقه، این روش، متداول تر وعمومی تراست.
معرفی سویا رقم کتول در استان گلستان
استان گلستان با سطح کشتی حدود 60 هزار هکتار مهمترین منطقه کشت سویا میباشد. سطح کشت گسترده این محصول در منطقه ، معرفی ارقام مختلف با تنوع کافی در سنوات گذشته ضروری مینمود. از سال 1357، ارقام ویلیامز، گرگان 3 و سحر از مهمترین ارقام معرفی و در منطقه مورد کشت قرار گرفته اند. ادامه فعالیتهای به نژادی و بررسی منابع ژنتیکی وارداتی منجر به شناسائی لاین D.PX. 3589 بعنوان رقم جدید کتول گردید که پس از بررسی های چندین ساله نامگذاری شد. این رقم در بررسی های ایستگاهی با میانگین 3333 کیلوگرم در هکتار ، نسبت به رقم شاهد گرگان 3 حدود 800 کیلوگرم در هکتار برتری نشان داده است.
مقاومت به بیماری ها: دارای تحمل خوبی در مقابل بیماری ها بویژه بیماری پوسیدگی ذغالی و نماتد سیست سویا می باشد.
عملکرد: رقم کتول با متوسط 3333 کیلوگرم درهکتار، 748کیلوگرم بیشتر از رقم شاهد گرگان3 (شاهددیررس) عملکرد داشته است.
ویژگیهای برجسته: مقاوم به خوابیدگی بوته و ریزش دانه است. دارای ارتفاع زیاد (حدود110سانتیمتر) است و با توجه به تجمع غلاف ها در گره های انتهایی، برای برداشت مکانیزه مناسب است.